Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «آفتاب»
2024-04-28@19:19:19 GMT

فیلم| علیرضا اکبری کیست؟

تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۳۰۳۱۳

فیلم| علیرضا اکبری کیست؟

‍‍‍‍‍‍

آفتاب‌‌نیوز :

علیرضا اکبری معاون اسبق وزیر دفاع که این روز‌ها با عنوان «ابرجاسوس» در رسانه‌ها معرفی می‌شود؛ با اعلام قوه قضائیه به اعدام محکوم شد.

ویدئوهایی از اکبری در رسانه های دولتی منتشر شده:

کد ویدیو دانلود فیلم اصلی   سایت روویداد۲۴  نیز درباره اکبری نوشت: سال ۲۰۱۹ سریالی با نام «جاسوس» ساخته شد که بر اساس واقعیت، زندگی یک جاسوس اسرائیلی به نام «الی کوهن» را روایت می‌کرد که در سوریه تا مشاور ارشد رئیس جمهور هم پیش رفت و نزدیک بود به عنوان وزیر دفاع هم انتخاب شود که بر اثر یک خطا لو رفت و دستگیر شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
مشابه همین ماجرا حالا در ایران هم رخ داده و فردی که تا معاونت وزارت دفاع جمهوری اسلامی هم پیش رفته، به عنوان جاسوس دستگیر شده است. این فرد علیرضا اکبری است؛ الی کوهن ایران!

وزارت اطلاعات درباره علیرضا اکبری گفته «علیرضا اکبری یکی از مهم‌ترین عوامل نفوذی سرویس جاسوسی انگلیس بوده که اطلاعات مهم کشور را جمع‌آوری و به صورت کاملا آگاهانه و هدفمند در اختیار این سرویس قرار می‌داده است.» قوه قضاییه هم اعلام کرده او به جرم افساد فی‌الارض و اقدام گسترده علیه امنیت داخلی و خارجی کشور از طریق انتقال اطلاعات توسط قاضی ابوالقاسم صلواتی به اعدام محکوم کرده است.

علیرضا اکبری کیست؟

علیرضا اکبری معاون بین‌الملل وزارت دفاع در دوره تصدی علی شمخانی در دولت سیدمحمد خاتمی بوده است. همچنین مدتی رئیس موسسه پژوهش‌های راهبردی تصمیم بوده و در دهه شصت هنگام مذاکرات قطعنامه پایان جنگ ایران و عراق، مسئول سازمان نظامی اجرای قطعنامه ۵۹۸ بوده است. علیرضا اکبری در سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۶ در ابتدای دولت احمدی‌نژاد که علی لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور بوده، عضو تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بوده است. در آن سال‌ها مذاکرات میان ایران و اتحادیه اروپا انجام می‌شد و هنوز پای مذاکره با آمریکا در میان نبود. با توجه به نقش انگلستان و جایگاه آن در مذاکرات، سفر‌های تیم مذاکره و ارتباطات آن‌ها بیش از همه با این کشور بوده است و اگر اتهامات علیرضا اکبری صحت داشته باشد، احتمالا او در جریان همین سفر‌ها به دام افتاده است.

علیرضا اکبری با سابقه معاونت وزارت دفاع جمهوری اسلامی، چهره شناخته‌ای برای اهالی رسانه است. او در رسانه‌ها با عنوان «تحلیلگر نظامی» و «تحلیلگر مسائل راهبردی» مصاحبه می‌کرده است. اگر مروری به مصاحبه‌های علیرضا اکبری بیندازیم، او بیش از هر چیز بر چند موضوع تمرکز داشته است؛ «نقش مخرب اسرائیل و آمریکا و مذاکرات هسته‌ای»، «جنگ ترکیبی عربستان و اسرائیل علیه ایران» و «مسائل موشکی ایران»، از مهمترین مسائلی بوده که اکبری درباره‌اش حرف می‌زده است. نکته جالب توجه اینکه در میان مصاحبه‌های اکبری حتی یک مورد اظهار نظر درباره انگلستان وجود ندارد. به گزارش رویداد۲۴ یک موضوع قابل توجه دیگر هم درباره علیرضا اکبری وجود دارد که سال ۹۸ و احتمالا یکی دو ماه قبل از بازداشت، مقاله‌ای مفصل درباره «سردار حسین سلامی» نوشته که در آن مطلبی به این مضمون نوشته که شرایط آنقدر ملهتب است که سردار جعفری در این شرایط کارکردی ندارد و انتخاب سردار سلامی هوشمندانه بوده است: «جنس فرماندهی سردار جعفری، با شرایط ملتهب کنونی منطبق نبود... و تاثیر شرایط راهبردی کشور و منطقه، در گزینش فرمانده جدید درجه احتمال رویارویی و درجه پیچیدگی شرایط استراتژیک و تاکتیکی، بطور قابل ملاحظه‌ای بالا است.»

اطمینانی برای این گمانه‌زنی وجود ندارد، اما گفتن آن هم خالی از لطف نیست. احتمالا این مطلب زمانی نوشته شده که بازداشت اکبری نزدیک بوده و شاید می‌خواسته فضا را به نفع خود تغییر دهد؛ اتفاقی که البته نیفتاد و اکبری دستگیر شد.

علیرضا اکبری چه اتهامتی دارد؟

وزارت اطلاعات در یک توضیح کلی اعلام کرده «علیرضا اکبری در جریان اخذ ویزا از سفارت انگلیس در تهران توسط ماموران اطلاعاتی انگلستان مستقر در سفارت، نشان شده و مورد مصاحبه قرار می‌گیرد و در خلال سفر‌های شخصی به اروپا به استخدام سازمان جاسوسی انگلستان در می‌آید.» وزارت اطلاعات برای اینکه بگوید سفر‌های اکبری ارتباطی به مسئله هسته‌ای نداشته، از عبارت «سفر‌های شخصی» استفاده کرده است.

وزارت اطلاعات همچنین اعلام کرده «علیرضا اکبری با توجه به اهمیت موقعیت و دسترسی‌هایش به یک جاسوس کلیدی برای سرویس اس. آی. اس (SIS یا Secret Intelligence Service) تبدیل می‌شود که همزمان توسط چندین افسر برجسته میز ایران تخلیه اطلاعاتی و هدایت می‌شد.»

خود علیرضا اکبری معتقد است ادعا‌هایی که علیه‌اش مطرح می‌شود، محصول یک سوءتفاهم است. در فایل صوتی که بی‌بی‌سی فارسی از او منتشر کرده، گفته هیچ مدرکی علیه او وجود ندارد. اکبری گفته «به طور قانونی از ایران خارج شده و در چند کشور اروپایی فعالیت اقتصادی داشته‌ام، اما مرا به فرار و داشتن شرکت پوششی متهم کرده‌اند.»

نام شرکتی که علیرضا اکبری در آن فعالیت می‌کرده، مشخص نیست و تا این لحظه کسی نمی‌داند او چه فعالیت اقتصادی می‌کرده است، اما هر چه بوده، این شرکت از دید نهاد‌های امنیتی ایران، شرکتی امنیتی بوده است؛ چنانچه خود اکبری می‌گوید: «شریک تجاری من با نهاد‌های عمده ایران همکاری تجاری داشته، اما به این شریک تجاری اتهام امنیتی زده شده است. وکلای امور مالی من در خارج از ایران هم به غلط به عنوان نیرو‌های اطلاعاتی معرفی شده‌اند.»

آنگونه که از سخنان اکبری برمی‌آید، خودش مدعی است افرادی که با آن‌ها در ارتباط بوده، وکلای مالی و شرکای تجاری او بوده‌اند، اما وزارت اطلاعات ایران این افراد را عامل نفوذی سرویس اطلاعاتی انگلستان می‌داند. در همان فایل صوتی به نکته عجیبی اشاره شده است؛ ظاهرا علیرضا اکبری برای علی شمخانی عطر و پیراهن کادو برده است تا بتواند به ازای آن اطلاعات دریافت کند. اگرچه سخنان اکبری در این مورد کمی دور از واقعیت به نظر می‌رسد، اما خودش معتقد است این تنها چیزی است که از او دارند: «هدیه یک شیشه عطر و یک پیراهن به علی شمخانی و دریافت اطلاعات از او به عنوان ادله جاسوسی من مطرح شده است. اگر دبیر شورای عالی امنیت ملی در مقابل یک شیشه عطر اطلاعات مملکت را می‌دهد، چرا آن‌ها را احضار نمی‌کنید؟»

اکبری مدعی است بیش از ۱۰ ماه زیر شکنجه و بازجویی بوده و تحت فشار و دارو‌های روانگردان بوده تا از او اعتراف گرفته شود. این بخش هم در ظاهر کمی با واقعیت تطبیق ندارد؛ چنانکه اگر فشار و شکنجه‌ای هم در کار باشد، معمولا تا یکی دو ماه اول پایان می‌یابد و بقیه کار گردش کار پرونده است.

آنگونه که اکبری گفته، یکبار در سال ۱۳۹۷ قرار بوده دستگیر شود، اما نهاد‌های قدرتمند مانع شده‌اند و با این حال سال ۱۳۹۸ به دلیل مشابه بازداشت و به جاسوسی متهم شده است. البته طی سال‌های ۹۷ و ۹۸ دولت و شورای عالی امنیت ملی ثابت بوده‌اند و اگر «یک نهاد قدرتمند» از بازداشت او جلوگیری کرده، این سوال پیش می‌آید که «نهاد قدرتمند دیگر» چه بوده که یکسال بعد او را بازداشت کرده است؟

آنچنان که تا کنون مشخص است او توسط وزارت اطلاعات بازداشت شده و در آن سال‌ها تیم وزارت اطلاعات به مدیریت سیدمحمود علوی تغییری نداشته است، بنابراین مشخص نیست منظور اکبری از اختلافات در نهاد‌های قدرت چه بوده است؛ آیا این سخن ریشه در واقعیت دارد یا درخواستی است تلویحی از همان «نهاد قدرتمند» برای کمک به آزادی‌اش.

دستگیری ابرجاسوس یا تلاش برای برکناری علی شمخانی

یکی از مسائلی که درباره موضوع اعدام علیرضا اکبری مطرح شده، مسئله سرنوشت علی شمخانی است. در زمانه یکدستی قدرت، علی شمخانی تنها گزینه‌‎ای است که از تیم خاتمی و روحانی در دولت باقی مانده است و این واقعیت وجود دارد که گروهی در دولت و دیگر نهاد‌های قدرت، تمایلی به ادامه حضور او ندارند و احتمالا چهره‌های همچون «سردار رشید» و «سردار رحیم صفوی»، «سردار احمد وحیدی» و «سردار اسماعیل نجار» و چهره‌هایی از این دست را صالح‌تر می‌دانند. ایران اینترنشنال در گزارشی که از سوژه علیرضا اکبری تهیه کرده، مدعی شده که دستگیری و صدور حکم اعدام اکبری، مقدمه‌ای برای برکناری شمخانی بوده است.

احتمالا استناد آن‌ها به اتفاقاتی نظیر دستگیری اکبری چهره نزدیک به شمخانی یا افشای فایل صوتی مربوط به موضوع جلسه شمخانی با مدیران رسانه‌ها باشد که در آن شمخانی سوژه نقد یک گعده سپاه بود و تا آن حد که حتی استعلام می‌شد شمخانی در آن جلسه از کلمه اعتراض استفاده می‌کرده یا اغتشاش!

مشخص نیست این سناریو چقدر واقعی است؛ اما آنچه مشخص است اینکه این سناریو دو باگ مهم دارد؛ اول اینکه نهاد بازداشت‌کننده وزارت اطلاعات بوده نه اطلاعات سپاه، بنابراین فرضیه جایگزینی یک نیروی سپاه به جا شمخانی همین ابتدا با چالش روبروست. نکته دوم اینکه علیرضا اکبری نه در دولت رئیسی، بلکه در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی و توسط وزارت اطلاعات تحت مدیریت او دستگیر شده است، بنابراین دخالت سپاه برای برکناری علی شمخانی دور از واقعیت به نظر می‌رسد.

واکنش به حکم اعدام علیرضا اکبری

وقتی حکم اعدام علیرضا اکبری صادر شد، سخنگوی وزارت خارجه انگلیس به سرعت پیامی صادر کرد که در آن اعلام شده بود «ما از خانواده آقای اکبری حمایت می‌کنیم و بار‌ها پرونده او را با مسئولان ایرانی مطرح کرده‌ایم. اولویت ما آزادی سریع او است و بر درخواست خودمان برای دسترسی فوری کنسولی تأکید کرده‌ایم.»

همچنین جیمز کلورلی وزیر امور خارجه بریتانیا در توییتی حمله تندی به جمهوری اسلامی کرد و نوشت: «صدور حکم اعدام علیرضا اکبری اقدامی با انگیزه سیاسی از سوی رژیمی بی‌رحم است که ارزشی برای جان انسان قائل نیست.»

ورود انگلستان به موضوع علیرضا اکبری دو حالت دارد؛ اول اینکه او جاسوس انگلستان است و آن‌ها قصد دارند از مهره خود حمایت کنند. احتمال دوم هم این است که او به خاطر داشتن شهروندی انگلستان مورد حمایت این کشور است.

آنچه پرونده علیرضا اکبری را پیچیده می‌کند این است که چگونه یک مقام رده بالای حوزه وزارت دفاع در ایران شهروندی انگلستان داشته و تا کنون کسی چیزی نگفته است. اما سوال مهم اینجاست که او چه اطلاعاتی در اختیار داشته است. با توجه به وضعیت اکبری و بازنشستگی او، احتمالا هیچ اطلاعات مستقیمی در اختیار نداشته و اگر جاسوسی‌اش صحت داشته باشد، این گمانه نزدیک به واقعیت است که اکبری از طریق ارتباطاتی که با چهره‌های مختلف داشته، اطلاعات را دسته‌بندی می‌کرده و به انگلستان تحویل می‌داده است.

اکبری معتقد است جنگ ایران و عراق را پایان داده و به خاطر همین سابقه در برقراری صلح، از آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل خواسته از او حمایت کند. این در حالی است که مریم صمدی همسر علیرضا اکبری به بی‌بی‌سی فارسی گفته مقام‌های ایرانی اعضای خانواده را برای ملاقات آخر به زندان فراخوانده‌اند. این یعنی این احتمال وجود دارد که هنگامی که این گزارش را می‌خوانید علیرضا اکبری اعدام شده باشد؛ قبل از آنکه درخواستش به گوش گوترش برسد!

منبع: آفتاب

کلیدواژه: علیرضا اکبری جاسوس اعدام اعدام علیرضا اکبری وزارت اطلاعات وزارت دفاع علی شمخانی دستگیر شد حکم اعدام رسانه ها سال ها سفر ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۳۰۳۱۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاه‌کلید حل مسائل منطقه،دست ایران

روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریب‌الوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکل‌گیری ساخت نوینی از نظم منطقه‌ای و به تبع آن نظم جهانی دارد.

به گزارش ایسنا، جام جم نوشت: سفر علی‌اکبر احمدیان، نماینده‌ رهبر معظم انقلاب و دبیر شورای‌عالی امنیت ملی به روسیه که به دعوت نیکلای پاتروشف، دبیر شورای امنیت ملی روسیه صورت گرفت، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های خارجی و تحلیلگران داشت که گویای یک تحول بزرگ در عرصه امنیت اطلاعاتی میان کشورهای ضد یکجانبه‌گری آمریکاست تا با این ائتلاف از تهدیدهای موجود برای ایجاد یک فرصت ارزشمند بهره‌مند شوند و به نظر می‌رسد حضور نمایندگان ۱۰۶کشور دراین اجلاس امنیتی، فرصت مغتنمی است تا با گسترش همکاری در عرصه امنیت اطلاعات، اقدام به خلق ابزارها، نهادها و ساختارهای جدید در این زمینه کنند تا دربرابر این تقابل‌ها که شدت یافته و به تشدید تروریسم دامن زده، بی‌دفاع نباشند.

نقش سرویس‌های اطلاعاتی در توسعه تروریسم در منطقه
تحولات اخیر در عرصه روابط بین‌المللی، به‌خوبی نشان می‌دهد که مفهوم صلح بیش از هر مسأله دیگری در معرض خطر، تهدید و نقض قرار دارد و جنگ‌طلبی آمریکا و دست‌نشانده فاسد آن درمنطقه غرب آسیا، مهم‌ترین عامل در ایجاد شرایط کنونی شده است که در نتیجه آن، قریب بر۳۵هزارانسان که بخش اعظمی ازآنهاغیرنظامی بودند،تنها درغزه به شهادت رسیده‌اند تا بر هژمونی‌طلبی این دولت استعماری کمک کرده و مانع افول آمریکا و نابودی رژیم نامشروع صهیونیست باشند.

تروریسم یکی از شیوه‌های بارزی است که دولت‌های استعماری از آن بهره جسته‌اند تا به این وسیله بر تداوم حاکمیت‌شان کمک کنند. بی‌دلیل نیست که این پدیده شوم در حال حاضر به عنوان یکی از بزرگ‌ترین خطرها در مسیر تحقق صلح و امنیت ملی و بین‌المللی به‌شمار می‌آید، ابزارهای جدید و نوین نیز به خدمت تروریست‌ها آمده‌اند و پیوند فناوری‌های نوین با اقدامات تروریستی تبدیل به یک گرفتاری راهبردی برای همه کشورها شده است به نحوی که گروه‌های کوچک با به‌کار گیری ساختارهای پیچیده فناورانه، مبدل به کنشگرانی قهار شده‌اند و با اقدامات تروریستی، عرصه را برای تحقق صلح، امنیت و ثبات منطقه‌ای تنگ کرده، مشغول یکه‌تازی هستند.

بنابر شواهد مستند و آشکار، آمریکا و رژیم غاصب صهیونیست در صدر فهرست حمایت از اقدامات تروریستی و مبتکر قتل‌های هدفمند و تروریسم دولتی هستند و بیشتر ملت‌ها از عوارض این جنایات بی‌بهره نمانده‌اند؛ حمله صهیونیست‌ها به دفتر کنسولگری ایران در سوریه و شهادت جمعی از مستشاران ایرانی که به‌صراحت خلاف اصول پایه‌ای حقوق بین‌الملل است، آخرین مورد از توسل صهیونیست‌ها به ابزار ترور با هدف مقابله با هژمونی ایران در منطقه و همچنین جهان است، غافل از این‌که این اقدام ددمنشانه آنها بر ابهت جمهوری اسلامی ایران افزود و پاسخ مشروع به جنایات اسرائیل در عملیات «وعده صادق» پیش‌بینی‌های آمریکا و صهیونیست‌ها را با شکست روبه‌رو کرد؛ زیرا آنها فکر می‌کردند جمهوری اسلامی ایران با این تجاوز آشکار دچار هراس شده و از کنشگری منطقه‌ای علیه اهداف دولت‌های استکباری عقب‌نشینی می‌کند اما دیدند که با پاسخ هدفمند و صحیح، حیثیت دفاعی و اطلاعاتی صهیونیست‌ها-که از حمایت آمریکا و چند کشور دیگر برخوردار بود-به فنا رفته و وجهه امنیتی آنها متزلزل شد.

به زعم آمریکا، برتری همه‌جانبه اسرائیل در منطقه غرب آسیا، می‌تواند به تحقق اهداف و نیات شوم آنها کمک کند لذا در تدوین برنامه‌های مرتبط با سیاست خارجی خود به آن پایبند هستند و ابایی از اعطای بودجه‌های کلان و حمایت‌های غیرمادی به این رژیم جعلی ندارند ونتیجه این شده است که صهیونیست‌ها با گریز از همه پیمان‌های ناظر بر فعالیت‌های هسته‌ای از جمله ان .پی. تی به انباری از سلاح‌های هسته‌ای دست پیدا کرده‌ و از آن برای حمله به غزه و سایر حملات‌شان استفاده می‌کنند.ارائه اطلاعات امنیتی و اطلاعاتی به منظور ارزیابی قدرت رقبا و دشمنان و شناسایی نقاط ضعف و قوت آنها، اعلام به موقع هشدارها در خصوص احتمال وقوع جنگ و عملیات‌های کماندویی از سوی دشمن جهت آمادگی ارتش برای مقابله با هرگونه خطر احتمالی و تمرکز روی توسعه قابلیت‌های فناوری از جمله ماموریت‌های مهم سرویس‌های جاسوسی است تا با جمع‌آوری اطلاعات بخش‌های مختلف و ارسال آنها به یگان‌های فعال نقش‌آفرینی کرده و آن را در اختیار ارتش‌ها و موسسات نظامی سراسر جهان قرار دهند که بنا بر اذعان فعالان این عرصه، سرویس‌های جاسوسی آمان، موساد، شاباک و ... در این زمینه صاحب نام بودند و با شکست قطعی و غیر قابل ترمیم آنها در عملیات‌های طوفان‌الاقصی و وعده صادق رسوا شده و مقدمات سقوط رژیم غاصب را کلید زدند.‌

به طورکلی سازمان‌های جاسوسی با ترور می‌خواهند خود را موفق، مقتدر و توانمند معرفی کنند اما مروری بر اقدامات و عملیات‌های آنها نشان می‌دهد که حریف ایران نیستند و در اکثر رویارویی‌های خود با نیروهای اطلاعاتی و دفاعی جمهوری اسلامی، ناکام مانده‌اند. بررسی پرونده فعالیت‌های جاسوسی نشان می‌دهد اکثر آنها در سه حوزه جمع‌آوری اطلاعات، ترور اشخاص و ایجاد نزاع قومی-مذهبی متمرکز بوده‌اند اما در تله امنیتی سربازان گمنام افتاده‌ و توان مقابله با چتر امنیتی جمهوری اسلامی ایران را ندارند.
   
مقابله با انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات
انحصار اینترنت، سیستم‌های عامل رایانه‌ها و تلفن‌های هوشمند(مانند ویندوز و اندروید)،دیتاسنترها وسکوها(مثل گوگل و NSA) به آمریکا، زمینه مساعدی را به منظور سوءاستفاده از اطلاعات و توانمند شدن آنها برای نفوذ تا عمق زندگی افراد، جوامع و کشورها فراهم کرده است و نهادهای وابسته به آن نقش بی‌بدیلی در شکل دهی خواسته‌ها، سبک زندگی، افکار و ایده‌های جوامع بشری مطابق با اهداف و امیال صاحبان قدرت و نظام سلطه بین‌المللی دارند و این امر نقطه آغازی برای در اختیار گرفتن زیرساخت‌های حیاتی کشورها و تهدید آنها دارد کما این‌که در حال حاضر زیرساخت اینترنت در انحصار آمریکاست و از این طریق قادر است تا زیرساخت‌های همه کشورها را در تصرف، کنترل و اختیار خود در آورد و به شیوه‌های زیر پوستی که همان تغییر در هویت افراد و جوامع بشری است، به حذف تدریجی حاکمیت ملی کشورها به نفع خودشان پرداخته و زمینه اساسی برای ایجاد گسست و شکاف نسلی را فراهم کند اقدامی که در بسیاری از کشورها رخ داده و آمریکایی‌ها می‌خواهند فرهنگ منحط غربی را جایگرین ارزش‌های انسانی و اجتماعی سراسر دنیا کنند و برای این توطئه از ابزارهای ارتباطی و شبکه‌های اجتماعی بهره‌ می‌برند.در حال حاضر دستیابی به ثروت و قدرت علاوه بر توانمندی‌های میدانی و عملیاتی به امکان استفاده از اطلاعات نیز ربط دارد؛ روندی که با رشد سریع اختراعات در زمینه فناوری‌های جدید اطلاعاتی شکل گرفته و بر این اساس، فناوری‌هایی با امکان ارتباطات راه دور و رسانه‌ها، فضایی کاملا نو را در زمینه توسعه اقتصاد و سیاست به وجود آورده‌اند و می‌طلبد جمهوری اسلامی ایران با حضور در ائتلاف‌های منطقه‌ای، فضای حضور در مناسبات جهانی را فراهم کرده و از ظرفیت‌های رو به رشد خود در زمینه اطلاعات بهره‌مند شود؛ رویه‌ای که به درستی در حوزه سیاست خارجی دولت سیزدهم مورد استفاده قرارگرفته است و آنها با تقویت حوزه دیپلماسی به مقابله با تهدیدات غرب به خصوص آمریکا پرداخته‌اند و با حضور در مجامع مختلف منطقه‌ای و جهانی افکار عمومی را در جریان اقدامات صلح‌طلبانه ایران قرار داده‌اند تا به این ترتیب از اثرات تحریم کاسته و بنیان‌گذار یک اجماع علیه انحصارگرایی غرب در حوزه اطلاعات باشند؛ روشی که آمریکا نیز برای خروج از بحران‌های پیش‌رو به آن پناه برده و به مصاف «تیک تاک» رفته است تا از نفوذ افکار و برنامه‌های این شرکت بر کاربران آمریکایی جلوگیری کند.
   
نظم نوین جدید با حضور مقتدرانه ایران
روند تحولات موجود در غرب آسیا حکایت از قریب‌الوقوع بودن فروپاشی نظم کنونی و شکل‌گیری ساخت نوینی از نظم منطقه‌ای و به تبع آن نظم جهانی دارد؛ طرح ایده‌هایی همچون «معامله قرن»،«صلح عبری‌-عربی» و«پیمان ابراهیم» و شکست آنها در مقاطع مختلف حکایت ازتزلزل نظم کنونی و بیداری ملت‌های جهان نسبت به طرح استکباری آمریکا علیه اراده ملت‌ها درتعیین حاکمان‌شان دارد.

گذشت بیش ازهفت ماه از تجاوز ۷۰ساله صهیونیست‌ها برفلسطین اشغالی تنهابخشی ازاین پروژه استعماری غربی‌ها در این منطقه استراتژیک است که در مقابله با گروه‌های تکفیری هم سربلند میدان شد و فضا را در اختیار تسلط گروه‌های رادیکال مثلا اسلامی قرار نداد. اتحاد استراتژیک ایران با قدرت‌های منطقه‌ای نظیر چین و روسیه، گسترش جبهه مقاومت و انتقال قدرت اقتصادی ازغرب به شرق جهان از ویژگی‌های نظم نوین است که جمهوری اسلامی ایران درآن نقش داشته و به افول هژمونی آمریکا سرعت بخشیده است.سفر رئیس‌جمهور به پاکستان و حضور رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور درروسیه که منجر به توافقات سیاسی،اقتصادی، اطلاعاتی و امنیتی.مهمی بین طرفین شد،گواه دیگری برشکل‌گیری نظمی نوین درمنطقه و انزوای روزافزون آمریکا و اسرائیل است؛ به ویژه که تحولات اخیر به شکاف واشنگتن و رژیم غاصب صهیونیست دامن زده است.

چند نکته درباره یک نشست

حضور علی‌اکبر احمدیان، دبیر شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران در رأس یک هیات بلندپایه‌ امنیتی برای شرکت در دوازدهمین «نشست بین‌المللی مقامات عالیرتبه مسئول در امور امنیتی» و «نشست دبیران شوراهای امنیت ملی کشورهای عضو بریکس» به لحاظ روند تحولات منطقه‌ای به خصوص بعد از عملیات وعده صادق، اهمیت بالایی داشت و نشان داد ایران در روند شکل‌گیری نظم نوین منطقه، می‌کوشد با همکاری سایر کشورها با تروریسم، به ویژه تروریسم دولتی اسرائیل مقابله کند.

ایران و روسیه در ماه‌های اخیر هردو قربانی تروریسم بوده‌اند و برگزاری اجلاس امنیتی سن‌پترزبورگ نسبت به اجلاس امنیتی مونیخ که شرکت‌کنندگان در آن عمدتا حامی تروریسم هستند، حائز اهمیت است.

۱۱۰ کشور از پنج قاره جهان در این اجلاس حضور داشتند واین مسأله حکایت از اهمیت این اجلاس و توجه به رویکردهای تازه
امنیتی برپایه همکاری دارد.مذاکرات دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان با مقامات کشورهای هند، برزیل، سوریه،عراق و...، نمونه‌ای از این تعاملات است.

این اجلاس امنیتی درحالی برگزار می‌شود که منطقه در آتش جنگ‌افروزی صهیونیست‌ها می‌سوزد و اتحاد جهانی برای مقابله با این جنگ‌طلبی بسیار مهم است به‌ویژه که بعد از عملیات وعده صادق، نگاه‌ها به ایران دوخته شده تا تحولات را بر اساس تفاهمات امنیتی جدید ـ‌که در حاشیه اجلاس به امضا رسیده است ـ مدیریت کند.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • واکنش علیرضا بیرانوند به قهرمانی تیم ملی فوتسال + عکس
  • علیرضا طلیسچی: وضعیت موسیقی در ایران خوب است
  • نیکبخت کاندیدای خوش پوش ترین مربی ایران (عکس)
  • مردِ شماره «۴۴» گرافیکِ ایران کیست؟
  • اطلاعات پروژه جدید بهمن دیزل
  • شاه‌کلید حل مسائل منطقه،دست ایران
  • ایران قهرمان کشتی فرنگی جام تختی شد
  • استوری علیرضا بیرانوند از تمرینات اختصاصی‌اش پس از مصدومیت (فیلم)
  • فرمانده تحت تعقیب و 26 ساله فلسطینی که عملیات‌های بسیاری در کرانه باختری علیه ارتش اسرائیل انجام داده، کیست؟
  • جزییات بودجه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات